گفتی به من بی دست و پا چیزی نگفتم
گفتی برو گفتی بیا چیزی نگفتم
گفتی بمیر از عشق من گفتم عطاعت
از شایعه اما ویا چیزی نگفتم
گفتی که درد عشق من درمان ندارد
از درد گفتم از دوا چیزی نگفتم
گفتی مبادا با کسی حرفی بگویی
حتی به خلوت با خدا چیزی نگفتم
اما یک چیزی را باید بگویم
از من نپرسیدی چرا چیزی نگفتم؟